ابومحمد مُشرفالدین مُصلِح بن عَبدُالله، نامور به سعدی شیرازی و ملقب به مشرف الدین، شاعر
و نویسنده پارسیگوی ایرانی است. در بسیاری از منابع آمده است که سعدی به احتمال زیاد در
سال ۶۰۶ هجری قمری (برابر با حدود ۵۸۹ خورشیدی و ۱۲۱۰ میلادی) در شهر شیراز زاده شدهاست.
ایشان تخلص خود "سعدی" را از نام سعدبن ابی بکر بن سعد زنگی ولیعهد مظفرالدین ابوبکر
گرفته اند.
آوازه او بیشتر به خاطر نظم و نثر آهنگین، گیرا و قوی اوست. جایگاهش نزد اهل ادب تا
بدانجاست که به وی لقب استاد سخن، پادشاهِ سخن، شیخِ اجلّ و حتی بهطور مطلق، استاد
دادهاند.
اول اردیبهشت ماه برابر با بیست و یکم آوریل روز بزرگداشت سعدی میباشد که در این روز جشنها و برنامههای ملی و بینالمللی فرهنگی متنوعی در شیراز و سایر نقاط جهان برگزار میشود. این روز در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران با عنوان روز بزرگداشت سعدی ثبت شدهاست. عمده برنامههای این روز شامل شب شعر، گل افشانی آرامگاه سعدی، نمایش و رونمایی از کتاب های شعر سعدی، نورافشانی و غیره میباشد.
کودکی و جوانی
در همان کودکی پدر را از دست داد و پس از آن، در سایهی محبت مادرش مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شیراز فرا گرفت. در اوان جوانی، به پژوهش و دین و دانش علاقه فراوانی نشان داد. اوضاع نابسامان ایران در پایان دوران سلطان محمد خوارزمشاه و به ویژه حمله سلطان غیاثالدین، برادر جلال الدین خوارزمشاه به شیراز (سال ۶۲۷ قمری) سعدی راکه هوایی جز به دست آوردن دانش در سر نداشت برآن داشت که دیار محبوبش شیراز را به قصد بغداد که جایگاه مناسبی برای دانش اندوزی بود ترک کند. در بغداد به مدرسهی «نظامیه» راه یافت و به فراگیری علوم دینی و معارف ادبی پرداخت. در آنجا از آموزههای امام محمد غزالی بیشترین تأثیر را پذیرفت (سعدی در گلستان غزالی را «امام مرشد» مینامد). غیر از نظامیه، سعدی در مجلس درس استادان بنام دوران خود از جمله سبط بن جوزی (منظور ابن جوزی دوم، نواده ابن جوزی مشهور است) و شهابالدین عمر سهروردی، صوفی مشهور، نیز حضور یافت و در عرفان از آن ها بهره برد. پس از آنکه چندین سال در بغداد به تحصیل ادب و تفسیر و فقه و کلام و حکمت مشغول بود، گام به سفرهای گوناگون نهاد که سالها به درازا کشید. در طول این سفرها، حجاز و شام و لبنان و روم را درنوردید و با سنتها و فرهنگهای گوناگون آنها آشنا شد. این سفرها نه تنها جستجوی تنوع، دانش و آگاهی از رسوم و فرهنگهای مختلف بود، بلکه هر سفر تجربهای معنوی نیز به شمار میآمد. این سفرها، مشاهدات، روایتها و قصههایی را برای وی به ارمغان آورد که ریشه در واقعیت زندگی داشت. شاید یکی از مهمترین عوامل مقبولیت و دلنشینی کلام وی و پند و اندرزهای او در میان عوام و خواص، عینی بودن آنهاست. گرچه لحن کلام و نحوهی بیان هنرمندانهی آنها نیز خالی از تاثیر نیست.
بازگشت به شیراز
در اواسط سدهی هفتم، هنگامیکه آرامش نسبی بر ایران حاکم بود، به شیراز بازگشت و در خانقاه ابوعبدالله بن خفیف مجاور شد. سالهای اقامت سعدی در شیراز سالهای پربرکتی بود که گنجینهی پر بار خویش در وعظ و پند و حکمت و عشق و عرفان را برای آیندگان به رشتهی تحریر در آورد. حاکم فارس در این زمان اتابک ابوبکر بن سعد زنگی(از ۶۲۳ تا ۶۵۸) بود. در دوران وی سعدی مقامی ارجمند در دربار به دست آورده بود. در آن زمان ولیعهد مظفرالدین ابوبکر به نام سعد بن ابوبکر که تخلص سعدی هم از نام او است به سعدی ارادت بسیار داشت. سعدی بوستان را که سرودنش در ۶۵۵ به پایان رسید، به نام بوبکر سعد کرد. هنوز یکسال از تدوین بوستان نگذشته بود که در بهار سال ۶۵۶ دومین اثرش گلستان را بنام ولیعهد سعدبن ابوبکر بن زنگی نگاشت.
آثار و اشعار سعدی شيرازی
همه آثار سعدی اعم از شعر و نثر در مجموعهای تحت عنوان کتاب کلیات سعدی جمعآوری
شدهاست. از بین آثاری که در این کتاب آمده، بوستان و گلستان دو کتاب مستقل هستند.
سایر آثار سعدی که در کتاب کلیات آمدهاست، عبارتند از: قصاید، غزلیات، مراثی،
ملمعات و مثلثات، ترجیعات، صاحبیه، رباعیات و مفردات.
بوستان سعدی
« بوستان سعدی» یا «سعدی نامه»، نخستین اثر مستقل سعدی است که سرودن آن در سال ۶۵۵
هجری پایان یافته است. زبان این منظومه، زبانی است استوار و روان و هماهنگ و به دور
از تصنع و تکلف. این اثر در قالب مثنوی و در بحر متقارب سروده شده و محتوای آن
اخلاق و تربیت و سیاست و امور اجتماعی است.
بوستان را شهر آرمانی سعدی دانستهاند: دنیای پسندها و آرزوهای او. مدینهی فاضله
ای که بنیان نظام اجتماعی آن بر عدل استوار است و لبریز از گذشت و فداکاری، احسان و
تواضع، همدلی و همدردی و عشق به خداست. بوستان در ده باب و در قالبی از حکایات و
گفت و شنودها ساخته و پرداخته شده است که تا زمانی که انسان و انسانیت زنده است،
حرفها برای گفتن و درسهایی برای آموختن دارد.
گلستان
یک سال پس از پایان نگارش «بوستان»، سعدی ارمغانی دیگر به نام «گلستان» را در هشت
باب برای دوستداران ادب و فرهنگ به زبان نثر به تصویر کشید. شاهكار سعدي در نثر،
گلستان اوست كه در حقيقت نوعي مقامه نويسي است. نثر گلستان نثری است آراسته و در
عین حال روان و ساده. سعدی با قدرت خارقالعادهی خود کلمات را زیبا میگزیند،
زیباتر در کنار هم مینشاند و از این همنشینی کلمات، موسیقی کلامی روحنواز
میآفریند که اهل فن آن را نثر «مسجع» یا «آهنگین» مینامند.
«گلستان» زیباترین و تاثیرگذارترین کتاب نثر فارسی است، چنانکه پیشینیان ما آن را
به کودکان خود آموزش میدادند و نخستین کتاب خوانده شده توسط هر ایرانی «گلستان»
بود. داستانهای کوتاه و پندهای اخلاقی آن در آموزش نسلهای متعدد نقش بسزایی داشته
است چنانکه بیشتر گزارهها و ابیات گلستان به شکل ضربالمثل به گفتار ایرانیان راه
یافته است.
ترتيب و تناسب وتنوع گلستان همراه با موضوعات دلكش اجتماعي و اخلاقي و تربيتي و سبك
ساده و شيرين نويسندگي، سعدي را به عنوان خداوند سخن معرفي كرده است.
قصاید
به رغم افول قالب شعری قصیده در قرن ششم و به دنبال آن رواج غزل، سعدی در این زمینه
نیز تبحر خاصی داشته و به دو زبان فارسی و عربی قصایدی سروده است. این قصاید را از
نظر محتوا میتوان در دو حوزهی «تاملات و تفکرات» و « مدح امرا و سلاطین معاصر»
جای داد که دومی اگر چه از شان وی دور است، اما اغلب ملایم و به دور از اغراق است.
غالبا آنها را پند و اندرز میدهد و صفات نیکی را در آنان میستاید که خود به
شیوهی غیر مستقیم، تشویق به داشتن خلق و خوی پسندیده است.
غرلیات
سعدی غزل را چنان زلال و شفاف و در عین حال استوار و باشکوه سروده است که به جرات
میتوان گفت تمامی غزل سرایان بعد از او، از تاثیر سبک و سخن وی بی نصیب
نماندهاند. زبان او روان و ساده و عاشقانه است. آرایه های ادبی را بسیار استادانه
و طبیعی بهکار میگیرد. از حشو و اغراق میپرهیزد و خیال انگیزی و تصویر آفرینی را
به اوج خود میرساند و اینگونه است که ترنمی زیبا و گوشنواز را در غزلیات خود
جاودانه میکند.
سعدی، در دوران شاعری خود به راهنمایی مردم و موعظهی خلق مشغول بود. او نه تنها به
نصايح مردم مي پرداخت بلكه از اندرز دادن به سلاطين هم مضايقه نداشت كما اين كه
رساله هفتم خود را به اندرز به ملك انكياتو اختصاص داد.
در دوران حیات خود افراد معدودی را مدح کرده که بیشتر اتابکان سلغری و وزراء فارس و
چندتن از رجال معروف زمانش می باشد و بزرگترین ممدوح سعدی از میان سلغریان اتابک
مظفر الدین ابوبکر بن سعدبن زنگی است. مدایح او هیچ شباهت به ستایشهای دیگر شاعران
ندارد چون نه تملق می گوید و نه مبالغه می کند. بلکه تمام گفتارش موعظه و اندرز است
و متملقان را سرزنش می کند و ممدوحان خود را به دادرسی و مهربانی و دلجویی از فقرا
و ضعفا و ترس از خدا و تهیه توشه آخرت و بدست آوردن نام نیک تشویق و ترغیب می کند.
تاثیر کلام سعدی بر غرب
بدون شک پس از فردوسی، سعدی بزرگترین و تاثیرگذارترین شاعر پارسی است که پس از هفت
قرن، نه تنها از تاثیر کلام او اندکی کاسته نشده، بلکه مرزهای جغرافیایی را
درنوردیده و بر ادبیات و اخلاق سایر ملل نیز تاثیر بسزایی گذاشته است.
بهعلاوه، اعجاب انگیزترین ویژگی در او، دلیری و شهامت او در حقیقت گویی است. از
قدرتمندان گرفته تا زاهد و عابد ریایی و فاسد، به نقد اخلاقی همگان میپردازد. به
رغم آنکه مذهبی و متعصب است، جفاکاری را حتی با مخالفین خود روا نمی دارد و سراپا
محبت و مهر است و خویش و بیگانه را مورد رافت و انصاف و مروت خود قرار میدهد.
از همین رو است که هفتصد سال پس از او، ما به زبانی که از سعدی آموختهایم سخن
میگوییم و گسترهی تاثیر کلام و فرهنگ و ادب او، نه تنها بر ایرانیان هویداست،
بلکه از مرزهای ایران فراتر رفته و کشورهای دیگر را نیز در عرصهی گیتی مسحور خود
کرده است. چنانکه «گلستان» سعدی برای اولینبار به زبان فرانسوی ترجمه و این ترجمه
مقدمهای برای آَشنایی غربیان با سعدی و افکار وی شد. پس از آن، در مدت زمانی اندک
سعدی و افکارش مورد درک و دریافت اروپاییان قرار گرفت و آثارش به مهمترین زبانهای
زندهی دنیا ترجمه شد.
سعدی اولین شاعر ایرانی است که آثار او به یکی از زبانهای اروپایی ترجمه شدهاست.
آندره دو ریه در سال ۱۶۳۴ میلادی قسمتهایی از گلستان را به زبان فرانسوی ترجمه
کرد. در سال ۱۶۵۱میلادی، ترجمه لاتین از گلستان منتشر شد.
در سال ۱۶۵۴، آدام اولئاریوس، ترجمه کاملی از بوستان و گلستان را به زبان آلمانی
منتشر کرد. او زبان فارسی را در ایران آموخته بود و ترجمهاش را به کمک یک ایرانی
انجام داد.
در زبان انگلیسی، نخستینبار در سال ۱۷۷۴ میلادی، بخشهایی از گلستان توسط استیفن
سالیوان ترجمه و با عنوان حکایات برگزیده از گلستان در لندن منتشر شد. در سال ۱۸۸۸
میلادی، اولین ترجمه انگلیسی کامل از این کتاب توسط سر ریچارد برتون صورت گرفت.
ترجمه آثار سعدی به زبان فرانسوی و سپس دیگر زبانهای اروپایی، زمینه نفوذ ادبیات و
جهانبینی سعدی در غرب را فراهم کرد؛ بهطوریکه آثار او، قبل از نوگرایان ایرانی،
مورد توجه نوگرایان غربی قرار گرفت. نوگرایان فرانسوی در قرن هجدهم میلادی، آثار
سعدی را نوعی انتقاد اجتماعی یافتهبودند، که میتوانستند با توجه به ویژگیهای
جامعه خود، از آن الگوبرداری کنند. سبک ظریف سعدی و توجه او به حکمت و خرد عملی،
تأثیر مطلوبی بر خوانندگان اروپاییش داشت و درک آثار او را برای مردم اروپا، بیش از
هر شاعر فارسیزبان دیگری تسهیل کرد.
محبوبیت در شرق
آثار سعدی در شبه قاره هند به زبانهای اردو، پنجابی، سندی و سانسکریت منتشر
شدهاست. از آثار سعدی، چنانکه مورد اشاره جواهر لعل نهرو نیز واقع شده، در
کتابهای درسی نظام آموزش و پرورش هندوستان و پاکستان استفاده شدهاست. بهواسطه این
که زبان فارسی در مقاطعی از تاریخ، به ویژه در زمان گورکانیان زبان رسمی هند بوده،
نسخههای خطی متعددی از گلستان، بوستان و کلیات سعدی از هند بهدست آمده که به
سفارش حاکمان وقت نوشته شدهاست.
در امپراتوری عثمانی آثار سعدی و بهویژه گلستان و بوستان از اقبال عمومی برخوردار
بود. اندیشمندان ترک ترجمهها و شرحهای متعددی بر این آثار نوشته و منتشر
کردهاند. برخی منابع کهنترین ترجمه گلستان به ترکی را منسوب به سیف فرغانی، شاعر
قرن هفتم هجری میدانند. در امپراتوری عثمانی، علاوه بر شرحها، دست کم هفت ترجمه
ترکی از گلستان انجام شدهاست.
نخستین شرحی که به زبان عربی بر گلستان نوشته شده، اثر یعقوب بن علی بروسوی، فقیه و
ادیب اهل عثمانی است که در قرن دهم هجری نوشته شده و در آن پس از متن فارسی
عبارتهای گلستان، ترجمه و شرح عربی آن آمدهاست.
شعر بنیآدم
«بنیآدم» قطعه شعر مشهوری از گلستان سعدیست که به دلیل مضمون انساندوستانهاش
بسیار مورد توجه واقع شدهاست. در برخی از منابع فارسی و انگلیسی گزارش شده که این
شعر بر سردر ورودی تالار ملل مقر سازمان ملل متحد در نیویورک با خط نستعلیق طلاکوب
نقش بستهاست؛ ولی این ادعا ثابت شده نیست و عکسی نیز از این شعر بر سردر نامبرده
دیده نشدهاست. با این حال در سال ۱۳۸۴، از سوی ایران، فرشی از استاد صیرفیان به
سازمان ملل متحد اهدا و در آن نصب شد، که شعر بنیآدم در آن نقش بسته است.
وفات
این شاعر بزرگ در زمانی دار فانی را وداع گفت كه از خود شهرتی پایدار به جا نهاد . سال وفات سعدی را در منابع گوناگون، یکی از سالهای ۶۹۰ تا ۶۹۵ هجری قمری ذکر کردهاند. اما مورد اعتمادترین روایت که سعید نفیسی طرح میکند، این است که وی در ۲۷ ذیحجه سال ۶۹۰ هجری درگذشته و در همان خانقاهی که اقامت گزیدهبود، به خاک سپرده شدهاست.
آرامگاه
آرامگاه سعدی در 4 کیلومتری شمال شرقی شیراز، در دامنه کوه فهندژ و در کنار باغ دلگشا واقع شدهاست. این مجموعه با عنوان سعدیه نیز نامیده میشود. محل دفن سعدی، خانقاهی بود که او در سالهای پایانی حیات خود در آن میزیست. این خانقاه، در نزدیکی سرچشمههای نهر رکنآباد واقع شدهبود. برای اولین بار در قرن هفتم توسط خواجه شمس الدین محمد صاحبدیوانی وزیر معروف آباقاخان، مقبرهای بر فراز قبر سعدی ساخته شد. در سال ۹۹۸ هجری قمری به حکم یعقوب ذوالقدر، حکمران فارس، بنای خانقاه شیخ تخریب شد. در سال ۱۱۸۷ هجری قمری به دستور کریمخان زند، عمارتی ملوکانه از گچ و آجر در آنجا بنا شد که شامل ۲ طبقه بود؛ طبقه پایین دارای راهرویی بود که پلکان طبقه دوم از آنجا شروع میشد و مزار سعدی در محفظهای چوبی در اتاق سمت شرق راهرو قرار داشت و در دو طرف راهرو دو اتاق کرسی دار ساخته شده بود. قسمت غربی راهرو نیز موازی قسمت شرقی، شامل دو اتاق میشد، که بعدها شوریده (فصیح الملک) شاعر شیرازی در اتاق غربی این قسمت دفن شد. طبقه بالای ساختمان نیز مانند طبقه زیرین بود، با این تفاوت که بر روی اتاق شرقی که مزار سعدی در آنجا بود، به احترام شیخ اتاقی ساخته نشده بود و سقف آن به اندازه دو طبقه ارتفاع داشت. این بنا و محوطه آن در اثر مرور زمان رو به زوال گذاشت و در دهه ۱۳۲۰ خورشیدی عملاً به بنایی مخروبه تبدیل شد. در این زمان، با هنر معماران ایرانی، عمارت جدید، توسط محسن فروغی، معمار ایرانی، و علی صادق بنا شد. هرچند آندره گدار، معمار فرانسوی نیز بازدیدهایی از آن داشتهاست. این بنا در سال ۱۳۳۱ آماده و در روز یازدهم اردیبهشت همان سال افتتاح شد. معماری بنای جدید سعدیه، با استفاده از عناصر معماری ایرانی صورت گرفتهاست؛ این بنا از یک ایوان ستوندار بلند و یک رواقِ کشیده تشکیل شدهاست. رواق و ایوان بهصورت L جانمایی شدهاند. در محل برخورد ایوان و رواق، که مزار سعدی در آن قرار دارد، یک گنبد از کاشی فیروزهای تعبیه شدهاست. آب قنات نیز در آبنمای موسوم به حوض ماهی در زیرزمین مجموعه جریان دارد. این مجموعه در سال ۱۳۵۴ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد. کاشیکاریهای داخل حوض ماهی که به سبک عمده سلجوقی است، در سال ۱۳۷۲ توسط استاد کاشیکار «تیرانداز» طراحی شده و توسط میراث فرهنگی اجرا گردیده است. بر فراز حوض ماهی یک نورگیر به شکل هشت ضلعی و دو نورگیر چهار ضلعی نیز در طرفین آن قرار دارند. در سال ۱۳۹۰ نیز سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان فارس اقداماتی را در زمینۀ سنگفرش محوطۀ آرامگاه انجام داد. در طرح جدیدآرامگاه سعدی، پس از خرید و تخریب خانههای اطراف آرامگاه دارای محوطهای در حدود ۱۰۳۹۵ متر مربع شد. در وسط حیاط دو حوض مستطیل شکل، با جهت شمالی- جنوبی در دو طرف محوطه آرامگاه قرار دارد و حوض دیگری در جهت شرقی- غربی در مقابل ایوان اصلی بنا واقع شدهاست. محوطه باغ به سبک ایرانی گلکاری، درختکاری و باغچه بندی شدهاست و شکوه آرامگاه سعدی را دوچندان کرده است.
مجسمه
در سال ۱۳۳۰، مجسمه بزرگی از سعدی ساخته شد و در میدان سعدی شیرازی در نزدیکی دروازه اصفهان نصب گردید و در سال ۱۳۳۱ همزمان با افتتاح آرامگاه سعدی، رونمایی شد. این مجسمه اثر ابوالحسن صدیقی، نقاش و مجسمهساز برجسته ایرانی است و از جنس سنگ مرمر ساختهشدهاست. کار ساخت این مجسمه که بیش از سه متر ارتفاع دارد، یک سال و نیم به طول انجامیدهاست. علت انتخاب این محل برای نصب مجسمه سعدی، واقع شدن این محل در مبدأ ورود مسافران به شیراز بود. اما به مرور زمان، با ساخته شدن مسیرهای جدید، مسافران کمتر این مسیر را انتخاب میکردند و این مجسمه امروز کمتر در معرض دید مسافران قرار دارد. این مجسمه تا اواسط دهه ۱۳۷۰ در این میدان واقع بود اما با برچیده شدن تدریجی میدان، مجسمه به میدان پیرنیا انتقال دادهشد.
روز سعدی
مرکز سعدیشناسی، از سال ۱۳۸۱ خورشیدی، روز ۱ اردیبهشت را روز سعدی، اعلام نمود و در اول اردیبهشت ۱۳۸۹ خورشیدی، در «اجلاس شاعران جهان» در شیراز، نخستین روز اردیبهشت، از سوی نهادهای فرهنگیِ داخلی و خارجی، بهعنوان «روز سعدی» نامگذاری شد.
پول ملی
سکههای پانصد ریالی برنزی ایران از سال ۱۳۸۷ خورشیدی به نقش آرامگاه سعدی مزین شدهاست. همچنین طرح پشت اسکناس دههزارتومانی (یکصدهزارریالی) نمایی از مقبره سعدی در شیراز میباشد.